ما یاد نمیگیریم که یاد گرفته باشیم
ما یاد میگیریم تا در آینده از آموختههای خود استفاده کنیم
در نتیجه صرفا ذخیره اطلاعات در ذهن کافی نیست.
اطلاعاتی که در ذهن ما ذخیره میشوند، بایستی قابلیت فراخوانی و بازیابی داشته باشند تا در زمان نیاز، مورد استفاده قرار بگیرند.
اطلاعاتی که مسیری برای فراخوانی آن وجود نداشته باشد، تفاوتی با اطلاعاتی که کسب نکردهایم، ندارند.
اطلاعاتی که به راحتی قابل بازیابی و فراخونی نباشند، تفاوتی با اطلاعات ناقص ندارند.
در نتیجه برای یادگیری اثربخشتر، لازم است تا علاوه بر ثبت اطلاعات در حافظه به فرایند فراخوانی آنها هم توجه کنیم.
توجه به شیوه فراخوانی اطلاعات در ذهن، به ما کمک میکند تا روش یادگیری خود را به گونهای تغییر دهیم که فراخوانی آنها را تسهیل کند و تسهیل این فرایند هم به معنی افزایش اثربخشی یادگیریهای ماست.
پس سوال ما این است:
اطلاعات در ذهن ما چطور فراخوانی میشوند؟
حافظه ما از جهاتی شبیه یک انبار یا یک حافظه کامپیوتری است.
یکی از اصلی ترین این مشابهتها این است که برای استفاده از یک اطلاعات، ابتدای باید مسیر برای دسترسی به آن اطلاعات وجود داشته باشد.
مثلا برای اینکه یک آهنگ موزیک در آدرس D:>Music را باز کنید، ابتدا باید وارد My Computer شود، وارد درایو D شویم و پس از ورود به پوشه Music، فایل مورد نظر را اجرا کنیم.
در یک انبار واقعی هم، برای استفاده از هر چیزی که در آن قرار گرفته، باید دقیقا به محل آن در آن انبار برویم تا به آن دسترسی داشته باشیم.
در ذهن ما هم برای رسیدن به اطلاعاتی که در آن ذخیره شده، باید مسیری برای رسیدن به آن وجود داشته باشد.
تنها با طی کردن این مسیرهاست که میتوانیم اطلاعات را به سطح حافظه فعال خود بیاوریم و از آنها استفاده کنیم.
هر قدر تعداد مسیرهای منتهی به یک بسته اطلاعاتی بیشتر باشد و هر قدر کیفیت مسیرها بهتر باشد، دسترسی به آن راحت تر خواهد شد.
مطلب مرتبط :[حافظه کوتاه مدت، حافظه بلند مدت و حافظه فعال چه هستند؟-متمم]
در نتیجه برای حل سوال اول، به سوال دیگری میرسیم: این مسیرها چطور ایجاد میشوند؟ چطور تعداد و کیفیت این مسیرها را افزایش دهیم؟
استعاره مسیرهای ارتباطی بین شهرهای یک کشور و حافظه
برای پاسخ به این سوال، از استعاره شهرهای یک کشور و مسیرهای ارتباطی بین آنها استفاده خواهم کرد.
یک کشور را در نظر بگیرید
■ در این کشور، ما تنها زمانی قادر به رسیدن از هر شهر به شهر دیگری خواهیم بود که مسیری بین آنها وجود داشته باشد.
■ هر قدر این مسیر کوتاه تر باشد، سرعت دسترسی ما هم بیشتر خواهد شد.
■ هر قدر این مسیر موانع کمتری داشته باشد و هموار باشد، رسیدن به آن راحت تر و کم هزینه تر خواهد بود.
■ معمولا مسیرهایی که رفت و آمد زیادی داشته باشند، به دستور مسئولان، به جادههای آسفالته رفت و برگشتی و یا اتوبانهای دو بانده، چهار بانده و یا شش بانده تبدیل میشوند.
■ هر قدر شهر مهم تر باشد، تعداد مسیرهای منتهی به آن هم بیشتر خواهد شد.
ارتباط بین اطلاعات ذخیره شده در ذهن ما، مثل ارتباط بین شهرهای یک کشور است.
■ اگر هر یک از اطلاعات ذخیره شده در ذهن را مثل یک شهر از این کشور در نظر بگیریم، تنها زمانی میتوانیم از شهری به شهر دیگر و به طور مشابه از یک داده به داده دیگر برسیم که بین آنها مسیر یا ارتباطی وجود داشته باشد.
■ نقشه راههای بین شهرهای یک کشور، مثل نقشه گسترده ارتباط بین آموختههای ذهن ماست.
■ هر قدر این مسیر کوتاه تر باشد، سرعت دسترسی ما هم بیشتر خواهد شد.
■ هر قدر این مسیر موانع کمتری داشته باشد، رسیدن به آن راحت تر و کم هزینه تر خواهد بود.
■ به دستور ذهن ناخودآگاه، کیفیت مسیرهای پر رفت و آمد بهبود مییابد تا زمان و انرژی کمتری در آن مسیر صرف شود.
■ هر قدر دادهای در ذهن ما مهم تر باشد، تعداد مسیرهای منتهی به آن هم بیشتر خواهد شد.
■ همانطور که برای رسیدن از یک شهر به شهر دیگر، شاید لازم باشد از شهرها و نقاط مختلف بگذریم، ممکن است مسیر دسترسی به یک داده در ذهن از چندین داده دیگر بگذرد.
■ برای رسیدن از یک شهر به شهردیگر، ممکن است مسیرهای متفاوتی وجود داشته باشد. بین اطلاعات موجود در ذهن هم ممکن است ارتباطات متعددی وجود داشته باشد.
نقطه شروع
شاید این سوال هم مطرح شود که این مسیر از کجا آغاز میشود؟
درباره مقصد صحبت کردیم. اطلاعاتی که قصد رسیدن به آن را داریم، مقصد ما هستند. ولی شهر مبدا کجاست؟
نقطه آغاز این سفر، اطلاعاتی است که در حافظه فعال ما هستند.
اطلاعاتی که در هر لحظه در حال پردازش آنها هستیم.
هر پردازشی که بر روی اطلاعات انجام میشود، باید در سطح حافظه فعال باشد و هر ارتباطی که بین آموختهها برقرار میشود، باید در سطح این حافظه انجام بگیرد.
حافظه فعال ما از چندین کانال، اطلاعات دریافت میکند:
- اطلاعاتی است که در هر لحظه از محیط بیرون دریافت میکند.
- اطلاعاتی است که در هر لحظه از وضعیت سیستم بدن دریافت میکند .
- اطلاعات که از حافظه ما فراخوانی شدهاند و در حال پردازش هستند.
هر لحظه که فکر میکنیم، در حال پردازش بخشی از این دادهها در ذهن هستیم و هر یک از این اطلاعات، مبدا حرکت در بین اطلاعات موجود در حافظه هستند.
مبدا حرکت و یا اطلاعاتی که سیر تفکر ما از آنها آغاز میشود، نقش بسیار مهمی در سیر تفکر ما دارند.
همانطور که گفته شد، ما تنها قادر به رسیدن به اطلاعاتی هستیم که مسیری به آنها وجود داشته باشد.
به همین دلیل مهم است که از چه مبدایی شروع می کنیم.
با شروع از هر مبدا اطلاعاتی، پیشاپیش مشخص است که از این مبدا به چه مقاصدی قادر به حرکت هستیم و مبدا حرکت نقش تعیین کنندهای در مقصد نهایی ایفا می کند.
اهمیت ارتباط بین اطلاعات در فراخوانی اطلاعات
همانطور که اشاره شد، تنها راه دستیابی به یک بسته اطلاعاتی، مسیرهاییست که به آن منتهی میشوند.
هر ارتباطی که بین اطلاعات و دادهها در ذهن ما برقرار میشود، یک مسیر جدید بین اطلاعات ایجاد میکند.
با افزایش این مسیرها، سرعت و امکان دسترسی به آن دادهها افزایش می یابد.
در نتیجه افزایش ارتباط بین آموخته ها، سرعت فراخوانی اطلاعات و کیفیت یادگیری را بهبود میبخشد.
در مطالب بعدی درباره تعدادی از الگوهای مسیریابی، سفرهای هم زمان، مفهوم قلاب و ویژگیهای مسیرهای ارتباطی بین دادهها بیشتر صحبت خواهد شد.
منبع عکس: +