ذهن ناخودآگاه ما تنبل است.
تنبلی، بیانگر بیتمایلی به انجام فعالیتهای سخت و انرژیبر است.
وقتی درباره یک فرد تنبل حرف میزنیم، یعنی این فرد تمایلی به صرف انرژی فیزیکی برای انجام فعالیتها ندارد.
هر قدر فعالیتی با صرف انرژی فیزیکی بیشتری همراه باشد، سختی آن فعالیت در نظر او بیشتر میشود.
ولی وقتی از تنبلی ذهن حرف میزنیم، به فشار ذهنی فعالیتها اشاره داریم.
هر قدر فعالیتی با فشار ذهنی بیشتری همراه باشد، از نظر ذهن ناخودآگاه به عنوان فعالیت دشوارتری تلقی خواهد شد.
ذهن ما برای مدیریت مسئولیتهایی که بر عهده دارد، منابع و انرژی محدودی در اختیار دارد و لازم است منابع محدود خود را به بهترین شکل بین این فعالیتها تقسیم کند.
تنبلی یا تمایل به انتخاب فعالیتهایی که کمترین سطح از فشار ذهنی را به همراه دارند، یکی از مهم ترین و ضروری ترین استراتژیهای ذهن ناخودآگاه برای مدیریت این منابع محدود است.
برای درک تنبلی ذهن، باید به این سوال پاسخ دهیم:
چه فعالیتهایی پرفشار محسوب میشوند؟
ابهام و ناآگاهی، بیشترین حد از فشار ذهنی را برای ذهن دارند.
وقتی کاری را بلد نباشیم، یعنی در انجام آن ابهام داریم.
موقعیتهای جدید و نو، سرشار از ابهام و ناآگاهی هستند.
حتی بسیاری از ترسهای ما هم ریشه در ابهام و ناآگاهی دارند.
ذهن ناخودآگاه ما از تمامی توان خود بهره میگیرد تا ما را از قرار گرفتن در شرایط پرابهام دور نگه دارد.
تمایلی به تغییر و خروج از ناحیه امن خود نداریم. ناحیه امن جایی است که همه جای آن برای ما آشناست و با هر قدمی که به بیرون از ناحیه امن خود میگذاریم، با ابهام بیشتری روبرو میشویم
در مقابل، فعالیتهایی که آنها را خوب میشناسیم، کمترین حد از فشار ذهنی را به ما تحمیل میکنند.
عادتها و کارهای روتین، کمترین حد از فشار ذهنی را مطالبه میکنند.
هربار که کاری را تکرار میکنیم، ابهام انجام آن برای ما کمتر میشود و ذهن ما تمایل بیشتری به انتخاب آنها پیدا میکند.
هر قدر در انجام یک کار تبحر و تسلط بیشتری داشته باشیم، آن کار از نظر ذهن ناخودآگاه، در گروه فعالیتهای کم فشار قرار میگیرد.
بقیه فعالیتها به نوعی در میانه این طیف قرار میگیرند.
هر قدر به سمت عادتها میرویم، فشار ذهنی انجام آن فعالیت کمتر میشود و هر قدر به سمت ابهام میرویم، فشار ذهنی فعالیتها بیشتر میشود.
در کنار همه دلایل دیگری که درباره تمایل نداشتن ذهن ناخودآگاه به تغییر گفته شد، فشار ذهنی تغییر هم مزید بر علت میشود تا ما بیشتر و بیشتر به حفظ مدل ذهنی فعلی و تکرار فعالیتهای قبلی خود تمایل نشان دهیم.
بین فشار ذهنی و فشار فیزیکی یک فعالیت، الزاما ارتباطی وجود ندارد
ممکن است انجام شدیدترین فعالیت از نظر ذهن ما کمترین حد از درگیری و فشار فیزیکی را به همراه داشته باشد و بالعکس.
برای کسی که اهل مطالعه نیست، خواندن کتاب به میزان ۱۰ دقیقه فشار قابل توجهی به ذهنش میآورد و ممکن است برای فرار از این فشار به ۳۰ دقیقه پیاده روی برود.
طبیعتا ۱۰ دقیقه کتاب خواندن از ۳۰ دقیقه پیاده روی، انرژی کمتری میگیرد ولی اینجا بحث کالری نیست، صحبت بر سر فشار ذهنی است.
اتفاقا پیاده روی یکی از فعالیتهایی است که ذهن در حین انجام آن در حالت رها قرار میگیرد و استراحتی برای ذهن محسوب میشود.
هرکسی تنبلی خاص خود را دارد
هر کسی عادات خاص خودش را دارد.
ممکن است شما مهارت بالایی در انجام یک فعالیت داشته باشید و اتفاقا من به هیچ عنوان اطلاعی از نحوه انجام آن نداشته باشم.
در نتیجه انجام آن برای شما کمترین سطح از فشار ذهنی را به همراه دارد و برای من سرشار از ابهام و فشار ذهنی بالاست.
در نتیجه من به شدت از انجام فعالیتی که شما به شدت به دنبال انجامش هستید، دوری میگزینم. به عبارت دیگر من در انجام آن کار تنبلی میورزم.
همه ما به دلیل تفاوتهایی که در عادتها، مهارتها، تجربهها و آموختههایی داریم، تنبلی خاص خودمان را داریم
به همین دلیل بعضا از اینکه دیگران برخی از کارهایی که برای ما بسیار ساده و کم هزینه هستند را در گروه کارهای سخت و پرهزینه قرار میدهند، تعجب میکنیم.
کمتر به این موضوع توجه داریم که هر کسی تنبلی خاص خود را دارد.
فردی که برچسب تنبل میخورد، در انجام فعالیتهای فیزیکی تنبل است ولی ممکن است در فعالیتهای دیگری که برای شما بسیار سخت و دشوار است، توانمند باشد و تمایل بالایی به انجام آنها داشته باشد.
به بیان دیگر، هر کس به واسطه نوع خاص تنبلی که دارد، سود و هزینه تصمیمات را به طور خاص و متفاوتی ارزش گذاری میکند.
جای تعجب نیست که به واسطه همین ارزش گذاری متفاوت، شاهد منطقی متفاوت با منطق خود باشیم.
تصمیمی که کفه سود آن در ترازوی منطق ما، سنگین تر است، در ترازوی منطق فرد دیگری، کفه هزینهی سنگینتری دارد.
چرا توجه به تنبلی ذهن مهم است؟
تنبلی ذهنی، نقش بسیار مهمی در تصمیمها و انتخابهای ما دارد
ذهن ناخودآگاه ما پادشاه ذهن ماست و بسیاری از رفتارها و تصمیمات ما به وسیله ذهن ناخودآگاه جهت داده میشوند.
همانطور که اشاره شد، تنبلی یکی از اساسی ترین استراتژیهای ذهن ناخودآگاه در مدیریت فعالیتهاست.
توجه به این استراتژی به ما کمک میکند تا جهت دهی رفتارهایی که توسط ذهن ناخودآگاهمان انجام میشوند را بهتر درک کنیم و هم بر روی رفتار دیگران تاثیر گذار باشیم.
شاید خاطرات روزهایی را به یاد آورید که برای فرار از نیم ساعت درس خواندن، چه بهانهها و استدلالهایی برای خود میتراشیدیم و ناخودآگاه خودمان را در حال انجام فعالیتهای دیگری پیدا میکردیم و به یکباره متوجه میشدیم که وقتی برای درس خواندن نمانده است.
ممکن است دقیقا قبل از شروع برای مطالعه، احساس گرسنگی و خواب آلودگی به طور همزمان به سراغ شما آمده باشد.
شاید آن زمان، آن اتفاقات طبیعی به نظر میرسید ولی شاید همه آنها حربههای ذهن ناخودآگاه شما برای فرار از ابهام و فشار درس خواندن بوده است.
همانطور که اشاره شد، تنبلی یکی از اساسی ترین استراتژیهای ذهن ناخودآگاه در مدیریت فعالیتهاست.
توجه به این استراتژی به ما کمک میکند تا جهت دهی رفتارهایی که توسط ذهن ناخودآگاهمان انجام میشوند را بهتر درک کنیم و هم بر روی رفتار دیگران تاثیر گذار باشیم.
شاید خاطرات روزهایی را به یاد آورید که برای فرار از نیم ساعت درس خواندن، چه بهانهها و استدلالهایی برای خود میتراشیدیم و ناخودآگاه خودمان را در حال انجام فعالیتهای دیگری پیدا میکردیم و به یکباره متوجه میشدیم که وقتی برای درس خواندن نمانده است.
ممکن است دقیقا قبل از شروع برای مطالعه، احساس گرسنگی و خواب آلودگی به طور همزمان به سراغ شما آمده باشد.
شاید آن زمان، آن اتفاقات طبیعی به نظر میرسید ولی شاید همه آنها حربههای ذهن ناخودآگاه شما برای فرار از ابهام و فشار درس خواندن بوده است.
قدرت گزینههای پیشفرض
قدرت گزینههای پیش فرض، ناشی از اثرات تنبلی ذهن ماست.
وقتی گزینهای برای ما انتخاب شده باشد، کمفشارترین تصمیم، تصمیم نگرفتن و قبول گزینه پیش فرض است.
اگر هر روز صبح یک عدد میوه شسته بر سر میز صبحانه داشته باشید، خوردن آن، گزینه پیش فرض شماست.
یا اینکه مشتریها در فروشگاه، بیشترین توجه را به قفسههایی دارند که در راستای دیدشان قرار گرفته باشد و تمایلی به تغییر توجه زاویه دید پیش فرض ندارند.
مطلب مرتبط: [کارگاه زندگی شاد متمم-قدرت گزینه های پیش فرض]
بسیاری از خطاهای شناختی ناشی از تنبلی ذهن ماست
ذهن ما برای فرار از فشار ذهنی، به دنبال میان برها میرود.
ذهن ما به دلیل تنبلی، همه چیز را خطی میبیند.
در حالی که بسیاری از معادلات حاکم بر رویدادهای از معادلات غیرخطی ( مثل معادلات نمایی و لگاریتمی) پیروی میکنند.
ما دوست داریم همه چیز را از دریچه ساده مدلهایی که ساخته ایم ببینیم و در بسیاری از اوقات فراموش میکنیم که ساده سازی کردهایم و آنچه میبینیم را به جای آن چه واقعا هست، در نظر میگیریم.
اگرچه بدون این ساده سازیها ذهن ما در پردازش حجم بالای اطلاعاتی که دریافت میکند، ناتوان میشد ولی همین ساده سازیها و میان برها، موجب نابینایی ما در دیدن واقعیت و بسیاری از خطاهای شناختی ذهن میشود.
مطلب مرتبط: [خطاهای شناختی یا خطاهای ذهنی | معرفی انواع خطاهای شناختی]
ما تسلط زیادی بر ذهنی که تحت فشار قرار گرفته باشد، نداریم
به نظرم وقتی ذهن ما تحت فشار قرار میگیرد، تا حدودی اختیار آن از دست ما خارج میشود و کنترل کمی بر روی رفتار آن داریم.
در حالت تحت فشار، ذهن ناخودآگاه تخصیص منابع را کاملا در اختیار میگیرد و بخش بسیار کمی از توان ذهنی ما به دست ذهن خودآگاه سپرده میشود.
به عنوان نمونه، وقتی عصبی میشویم و یا میترسیم، ذهن ما در حال تحمل سطح بالایی از فشار است.
همیشه توصیه میشود که در زمان عصبانیت تصمیم نگیرید. چرا که به تجربه دیدهاند در زمان عصبانیت تصمیمهای درستی گرفته نمیشود و ما کنترل کمتری بر روی تصمیمهای خود داریم.
در زمان ترس هم بسیاری از واکنشهای ما غیرارادی است و ذهن ما تمام تلاش خود را برای خروج از آن انجام میدهد.
کسانی که از این مساله بی اطلاع باشند، معمولا ناخواسته، ذهن را در موقعیتهایی قرار میدهند که تحت فشار زیادی قرار میگیرد.
ارزیابی متفاوت از سود و هزینه تصمیمات
ذهن خودآگاه و ذهن ناخودآگاه ما سود و هزینه تصمیمات و اقدامات ما را به شکل متفاوتی ارزیابی میکنند.
احتمالا تصمیمات بسیاری را به خاطر داشته باشید که منطقی به نظر میرسند ولی تمایل و رغبتی به انجام آن نداریم.
مثلا همه از خوبیها و حسنات پشتکار میگوییم ولی چه بسیار کارها که در میانه راه رها میشوند.
در مقابل تصمیمات دیگری هم هستند که به شدت مورد استقبال ذهن ناخودآگاه قرار میگیرند ولی ذهن خودآگاه ما آنها را پرهزینه میداند.
اعتیاد، نمونه ای از این رفتارهاست.
همه از عواقب اعتیاد آگاهیم ولی وقتی در دامش (اعتیاد از هر نوع آن) میافتیم، ذهن ناخودآگاه ما تمایلی به ترک و خروج از آن نشان نمیدهد.
در اوایل شروع وبلاگ نویسی، در تلاش بودم تا مفهمومی که از تنبلی در ذهن دارم را در قالب سلسله مطالب توصیههای یک تنبل بیان کنم.
باور دارم بر اساس این تعریف از تنبلی، همه ما تنبل هستیم.
اگر علاقهمند باشید، می توانید نوشته های ابتدایی من درباره تنبلی را از اینجا بخوانید