راهکارهای کمک کردن به دیگران

در نوشته قبل به این نکته اشاره شد که همیشه کمک کردن به دیگران، با استقبال آنها روبرو نمی شود و این احتمال وجود دارد که نیت خیرخواهانه ما برای کمک کردن، به شکل دیگری تعبیر شود.  

گفته شد در مواردی، پیش قدم شدن برای کمک، ممکن است حس ناتوانی را در دیگران القا کند و بهتر است در این موقعیت ها، احتیاط بیشتری به خرج دهیم.

در این نوشته، چند پیشنهاد برای کاهش چنین احتمالی مطرح می شود. 

 

پیشنهاد اول: سهم بیشتری از مشکل را بر عهده بگیرید

همکار شما آشنایی ابتدایی با نرم افزار اکسل دارد ولی با بسیاری از ابزارهای آن آشنا نیست.

قصد دارد تا جدول نسبتا ساده ای در این نرم افزار ایجاد کند و با اضافه کردن چند فرمول به آن، محاسباتی را انجام دهد. 

همکار شما، در ایجاد جدول مشکلی ندارد ولی در فرمول نویسی چندان راحت نیست.

از طرفی دوست ندارد پیش شما، این ضعف را بروز دهد.

در مثالی که مطرح شد، می توانیم به جای انجامِ صرفِ بخشِ فرمول نویسی، مسئولیت انجام کل کار را بر عهده بگیریم. 

بر عهده گرفتن مجموعه‌ای از بخش‌های ساده و سخت یک مسئولیت، به دیگران این فرصت را می دهد تا بدون اینکه به ضعف خود اقرار کند، از کمک ما بهره‌مند شوند.

 

پیشنهاد دوم: اعلام آمادگی برای کمک  در انجام کارهای ساده تر

همانطور که در نوشته اول مطرح شد، دسته ای از کارها هستند که در انجام آن‌ها توانمندیم و دانش و مهارت کافی برای انجام آن ها را داریم ولی بسته به شرایطی که پیش آمده، از دیگران کمک می‌خواهیم.

به عنوان مثالی که در بالا مطرح شد، همکار ما از ما می خواهد که برایش جدولی در اکسل بسازیم.

 هم او و هم ما می دانیم که او در ساخت جدول مشکلی ندارد ولی امروز به دلیل مشغله زیاد، از ما کمک خواسته است. 

درخواست کمک برای انجام این دسته از کارها، نشان از ناتوانی و ضعف در انجام آن نیست و افراد به وفور چنین درخواست هایی را مطرح می کنند. 

این شرایط فرصت مناسبی برای اعتماد سازییست. 

اعلام آمادگی برای کمک در انجام این کارها، نه تنها تنش و حساسیتی ایجاد نمی کند، اتفاقا مورد استقبال هم قرار می گیرد.

هر قدر که در انجام این کارها به دیگران بیشتر کمک کنیم، اعتماد آن ها به ما جلب می شود و کم‌کم به این نتیجه می‌رسند که قصد ما از کمک کردن، اثبات و به رخ کشیدن توانمندی هایمان نیست.

این اعتماد انباشته، حساسیت آنها در زمان دریافت کمک  برای دسته دوم از کارها (کارهایی که در انجام آنها ناتوانند ) را کاهش می دهد.

 

پیشنهاد سوم: منتظر درخواست صریح و مستقیم نباشید، به نشانه ها هم توجه کنید.

همیشه نیاز نیست که منتظر اقرار زبانی دیگران باشیم. 

گاها نشانه هایی که افراد از خود بروز می دهند، بسیار واضح تر از درخواست صریح آنها به کمک است. 

شاید دوست نداشته باشند و یا نخواهند که درخواستشان را مستقیم به گوش شما برسانند و شاید دوست دارند و یا انتظار دارند و یا آرزو دارند که شما این طلب کمک را درک کنید و به دادشان برسید. 

فکر می کنم در چنین شرایطی بهتر باشد که ما هم به صراحت به نیازمند بودن آنها به کمک اشاره نکنیم.

مثلا از آنها بخواهیم که ما را هم در کاری که می کنند، شریک کنند و یا از سر رفتن حوصله مان گله کنیم و بخواهیم کاری هم به ما بدهند. 

 

نکته آخر:

مطلب قبلی و مطلب فعلی، بیشتر در مواردی مصداق دارد که ما افراد را به خوبی نمی شناسیم و یا به واسطه شناختی که از آنها داریم، حساسیت آنها در کمک گرفتن و کمک خواستن را دیده ایم. 

لازم نیست هر بار که قصد کمک داریم، خودمان را درگیر این معادلات کنیم. 

تجربه تلخ درگیر شدن با این معادلات را بسیار داشته ام و دفعات متعددی را به یاد دارم که به خاطر ملاحظه کاری بیش از حد، به بی‌توجهی متهم شده‌ام.

 معادلات را پیچیده نکنید. بی حساب کتاب کمک کنید. 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *