اَبَراُلگو چیست؟

ذهن هر کدام از ما به واسطه مشاهدات و رویدادهایی که تجربه کرده‌ایم، الگوهای بیشماری ساخته است که به ما در تحلیل و تصمیم گیری کمک می‌کنند. 

به عنوان مثال صبح روز بعد از شب‌هایی که کم می‌خوابیم، احساس خواب‌آلودگی و خستگی می‌کنیم. 
تکرار این موضوع و مشاهده نتیجه یکسان، الگویی از اثر کم خوابی در خواب آلودگی و خستگی را شکل می‌دهد. 
ذهن ما با توسل به این الگو حدس می‌زند که اگر کم بخوابد، در روز بعد دچار خستگی و خواب آلودگی خواهد شد. 

ساخت الگو از رویدادهای پرتکرار مشابه، ساده است. 

اگر اکثر پرتقال‌هایی که خورده ایم، شیرین و آبدار باشند، الگوی پرتقال شیرین و آبدار به سادگی در ذهن ما ایجاد می‌شود و اگر پرتقال جدیدی هم ببینیم ذهن ما حدس می‌زند که باید شیرین و آبدار باشد. 

اگر هر روز صبح بعد از بیداری احساس ضعف کنیم، پس از چند روز الگوی گرسنگی بعد از بیداری در ذهن ما شکل خواهد گرفت.

از طرفی بخش اعظمی‌ از فعالیت مربوط به الگوسازی، توسط ذهن ناخودآگاه ما صورت می‌گیرد.
ذهن خودآگاه رویدادهایی که منجر به ایجاد الگوهای ساده می‌شوند را به راحتی به خاطر می‌آورد. ولی با پیچیده‌تر شدن الگوها، ذهن خودآگاه نیازمند تلاش بیشتری برای یادآوری رویدادهایست که این الگوها از آن استخراج شده اند.

 

تعریف اَبَراُلگو

با این مقدمه، می‌توانیم عبارت ابرالگو را مفهوم‌پردازی کنیم. البته این مفهوم‌پردازی بیشتر از آنکه تعریفی جامع و مانع از این واژه باشد، توصیف تعدادی از ویژگی‌هاییست که در ذهن دارم.

ابرالگو به گروهی از الگوهای ذهنی اطلاق می‌شود که ذهن ناخودآگاه ما از تحلیل حجم بالایی از مشاهدات و تجربیات (که الزاما مشابه نیستند)، استخراج می‌کند.

ذهن خودآگاه نقشی در شکل‌گیری این الگوها ندارد و در بسیاری از مواقع از وجود یا اهمیت آنها آگاه نیست. 

شکل گیری این الگوها عموما زمان‌بر است و در عمیق‌ترین لایه‌های ذهن ناخودآگاه صورت می‌گیرد.

همچنین ممکن است این الگوها از ترکیب چندین الگوهای دیگر به دست بیایند.

 

رابطه ابرالگو و شهود

در تعریفی دیگر می‌توانیم ابرالگوها را الگوهای ذهن شهودی در‌نظربگیریم.

اثرات شهود عموما در قالبِ حسی پنهانی (حس ششم) در تصمیمات و انتخاب‌های ما ظاهر می‌شوند و بدون آنکه دلیل این حس را بدانیم ما را به سمت یک گزینه یا دوری از آن سوق می‌دهند.

اثرگذاری ابرالگوها بر تصمیمات ما هم به همین شکل است. 
یعنی اولا به شکل حس مثبت یا منفی به یک تصمیم یا انتخاب نمایان می‌شوند و دوما دلیل پشت این سوگیری مثبت یا منفی را هم نمی‌دانیم. 

به نظر می‌رسد شهود ما از کنار هم قرار گرفتن این ابرالگوها ایجاد می‌شوند و هر قدرکه این ابرالگوها را بیشتر بشناسیم، زبان ذهن شهودی و منطق نهفته پنهان آن را بهتر درک خواهیم کرد. 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *