به احتمال زیاد، تصاویری که از افراد تنبل در ذهن داریم، مشابهت بسیاری با هم خواهند داشت.
تنبل به کسی اطلاق میشود که حاضر نیست انرژی خود را صرف انجام کاری کند که جذابیتی برای او ندارد و این بیتمایلی بیشتر به شکل کمتحرکی نمود پیدا میکند.
اکثر ما انسانها به شکل غریزی به دنبال انجام فعالیتهای مورد علاقهمان هستیم.
تا حد امکان از انجام کارهایی که دوستشان نداریم، دوری میکنیم.
از نظر ناظر بیرونی، تمایل یک تنبل به رعایت این غریزه بسیار زیاد است و تفاوت معناداری با متوسط جامعه دارد.
ناظر بیرونی به سختی میتواند قبول کند که چطور یک تنبل حاضر میشود برای دستیابی به این هدف، از خیلی از چیزها بگذرد.
چطور حاضر میشود موقعیت اجتماعی خود را به خطر بیندازد و برچسب تنبلی بخورد.
یک تنبل در نهایت برچسب لذتطلبی نیز خواهد خورد که این صفت هم در نظر عموم جامعه، صفت مثبتی به حساب نمیآید.
یک تنبل، تنها حاضر به انجام فعالیتهایی است که مطمئن باشد با صرف کمترین انرژی، بیشترین لذت را برای او به همراه خواهد داشت.
تا به این جای کار، تصویر ناخوشایندی که معمولا با شنیدن صفت تنبلی به ذهن میرسد را توصیف کردیم.
در نوشتههای بعدی، دنیا را از نگاه یک تنبل خواهیم دید.
خواهیم دید که چطور یک تنبل، تنبل میشود و خواهیم دید که نیمهی پرِ لیوانِ تنبلی به چه شکلی است
خواهیم دید که چرا یک تنبل در عین تنبلی، چندین پله از کسانی که تنبلی پیشه نکردهاند، جلوتر است.