پیک برق : این غریب آشنا

پیک برق یا پیک مصرف برق، عباراتی هستند که این روزها زیاد می‌شنویم.

برای متخصصان در حوزه برق و انرژی الکتریکی، این عبارت نیازی به توضیح ندارد. به عقیده آنها خود این عبارت مفهومش را هم می‌رساند.

احتمالا نیازی به توضیح مجدد این عبارت برای شما خوانندگان فهیم این نوشته هم نباشد و مفهوم آن برای شما بدیهی است.

ولی تجربه‌های متعدد و گسترده این چندوقت باعث شد که احساس کنم عموم مردم (افراد غیرمتخصص در زمینه برق و انرژی) درک درستی از مفهوم عبارت پیک برق ندارند. 

خاموشی‌های بابرنامه یا بی‌برنامه اخیر و کم‌شدن برق از سفره مصرف خانوار، باعث شده تا توجه افراد به بحث برق و انرژی بیشتر جلب شود. 
مثل سلامتی که تا هست قدرش را نمی‌دانیم، زمانی به فکر برق و انرژی می‌افتیم که قطع می‌شوند. 

همین سبب‌شده تا مساله برق و انرژی به یکی از موضوعات مورد بحث این روزها در بین مردم تبدیل شود.

کم‌و‌بیش من هم در میانه این بحث‌ها بوده ام و به دلیل تخصصم در زمنیه مهندسی برق، بیشتر از بقیه مورد سوال قرار می‌گیرم.

 

سوالاتی از این قبیل:

■ چرا برق ما را قطع کردند؟

■ یعنی دولت توان تامین برق کشور را ندارد؟

■ چرا وقتی برق کم است، ما برق صادر می‌کنیم؟

■ حتی ارتباط بین تحریم و قطعی برق هم از جمله این سوالات بود.

تقریبا کمتر کسی به طور مستقیم درباره عبارت پیک برق سوال می‌پرسید. در حالی که پاسخ سوالات بالا و بسیاری از سوالات مشابه، در درک این مفهوم به ظاهر بدیهی نهفته است. کسی که مفهوم این عبارت را بداند، سوال های بالا برایش حل‌شده است.

عبارت پیک برق به حدی برای گوشمان آشناست که احساس می‌کنیم به خوبی معنی آن را می‌دانیم و نیازی به پرسش درباره بدیهیات نیست. کسی هم از آن نمی‌پرسد.

ولی شنیدن مکرر این سوالات از زبان مردم به خصوص اقشار تحصیل‌کرده، برای من نشانه‌ای از درک ناقص این مفهوم در بین عموم مردم بود. 

به دلیل ضرورتی که درک این مفهوم در شکل‌دهی به الگوی مصرف افراد دارد، در ادامه توصیحاتی در این خصوص خواهم داد و به ضرورت آشنایی با آن اشاره خواهم کرد. 

دو ویژگی شبکه تولید برق کشور:

لازمه درک مفهوم پیک برق، آشنایی با ویژگی اصلی انرژی الکتریکی است

۱-برق قابلیت ذخیره ندارد.

منابعی مثل آب قابلیت ذخیره‌سازی دارند. می‌توانیم آب را در پشت سدها، حوضچه‌ها و تانکرها ذخیره کنیم تا در زمان نیاز از آنها استفاده‌کنیم. 

می‌توانیم سرمایه و پول خود را هم پس‌انداز کنیم تا در زمان ضرورت به کارمان بیایند.

هزینه ذخیره‌سازی منابعی مثل آب یا پس‌انداز پول و سرمایه در مقایسه با منفعت حاصل از ذخیره آنها در حدی است که این امر را توجیه‌پذیر می‌کند.
صرفه اقتصادی ذخیره این منابع به حدی هست که پرداخت هزینه ذخیره‌سازی آنها به چشممان نیاید.

در مقایسه، هزینه ذخیره‌سازی انرژی برق بسیار بسیار بالاست. 

باتری‌ها به عنوان تنها ابزار ذخیره‌‌سازی برق، به حدی گران‌قیمت هستند که جز در شرایط ضرورت، استفاده از آنها توجیه اقتصادی ندارد.

پس مجبور هستیم برق مورد نیاز در هر لحظه را در همان لحظه تولید کنیم

۲-ظرفیت تولید همزمان برق محدود است

هر یک از نیروگاه‌های تولید برق، ظرفیت مشخصی برای تولید برق دارند. منظور از این ظرفیت، ظرفیتِ تولیدِ همزمانِ و آنی برق است.

در نتیجه اگر کل نیروگاه‌های برق کشور با حداکثر ظرفیت تولید خود در یک لحظه مشغول به کار باشند، باز هم ظرفیت تولید همزمان برق در کشور محدود به مجموع ظرفیت تولید همزمان این نیروگاه‌هاست

 

پیک برق چیست؟

گفتیم که ذخیره برق بسیار پرهزینه است و در نتیجه امکان ذخیره آن در مقیاس بالا وجود ندارد و بایستی برق مصرفی مورد نیاز در هر لحظه، در همان لحظه تولید شود.

از طرفی حداکثر ظرفیت تولید همزمان نیروگاه‌ها هم محدود است.

در نتیجه اگر میزان مصرف آنی از میزان تولید آنی بیشتر باشد، به ناچار به بخشی از مصرف‌کنندگان برق نخواهد رسید. 

منظور از ساعات پیک مصرف برق، ساعاتی از شبانه‌روز است که مجموع مصرف همزمان مصرف‌کنندگان به بالاترین حد خود می‌رسد.

در نتیجه نیروگاهها برای تامین برق مورد نیاز در آن ساعت مجبورند با تمام توان و به صورت همزمان کار کنند.

اگر مصرف همزمان بیش از ظرفیت تولید باشد، بخشی از مصرف‌کنندگان بی‌برق خواهند شد.

به بیان دیگر، در این ساعات اگر تمام نیروگاههای کشور با حداکثر توان خود  به طور همزمان هم فعالیت کنند باز هم قادر به تامین تمام مصرف مورد نیاز در آن لحظه نخواهند بود. 

 

چرا شرکت‌های برق از ما می‌خواهند در ساعات پیک مصرف، برق کمتری مصرف کنیم؟

یک بانک با ۴ باجه پاسخگو به مشتریان را در نظر بگیرید. 

این بانک معمولا در ساعات اولیه صبح بسیار خلوت است و معمولا بسیاری از باجه‌ها خالی می‌مانند.

هر چه به ساعات ظهر نزدیک می‌شویم، بانک شلوغ تر می‌شود و تمامی‌باجه‌ها به مشتریان خدمات می‌دهند.

در صورتی که در یک لحظه تعداد مشتریان بانک از تعداد باجه‌ها بیشتر شود، صف ایجاد می‌شود

یعنی حداکثر ظرفیت خدمت‌‌‌رسانی همزمان بانک، کمتر از تعداد مشتریان متقاضی خدمات بانکی است

در این حالت بانک عملا قادر به ارائه خدمات به آنها نخواهد بود و افرادی که در نوبت نشسته‌اند، از دریافت خدمات بانکی در آن لحظه محروم می‌مانند.

این حالت مشابه وضعیتی در شبکه برق است که مصرف همزمان مصرف‌کنندگان از تولید همزمان شبکه بیشتر می‌شود و تعدادی از مصرف کنندگان بی‌برق می‌شوند ( یا دچار خاموشی می‌شوند)

یک راهکار برای مدیریت مساله شلوغی بانک در ساعات ظهر، افزایش تعداد باجه‌هاست. البته این راهکار پرهزینه ترین راهکار برای حل این مساله به حساب می‌آید.

چرا؟ 

برای اضافه کردن یک باجه، بانک باید زمین بزرگتری در اختیار داشته باشد.
یعنی هر قدر تعداد این باجه‌ها افزایش یابد، زیربنای مورد نیاز برای بانک‌ها باید افزایش یابد که هزینه بالایی دارد.

هر باجه نیاز به تجیزات کامپیوتری و اداری هم دارد که باید تجهیز شود.

برای هر باجه هم باید یک نیروی جدید استخدام شود که باید هزینه‌های آن را هم به هزینه‌های این راهکار اضافه کنیم.

و بخشی از هزینه‌ها هم ناشی از هزینه‌های بالاسری ناشی از اضافه‌شدن یک باجه و کارمند به مجموعه است.

شاید همه این هزینه‌ها قابل توجیه باشد ولی با اضافه شدن یک باجه دیگر، تعداد باجه‌های بیکار در ساعت خلوت صبح نیز افزایش می‌یابد که بازده سرمایه گذاری انجام شده را کم می‌کند.

راهکار دیگری حل این مشکل از طریق مشتریان بانک است

گفتیم بسیاری از باجه‌ها در ساعات اولیه صبح خالی هستند. 

اگر تعدادی از مشتریان به جای ساعات شلوغ بانک ( ساعات پیک )، در این ساعات به بانک مراجعه می‌کردند، هم نیازی به نشستن در صف نداشتند و هم از تعداد مشتریان در ساعات پیک کمتر می‌شد.

در صنعت برق، مشابه همین وضعیت برقرار است

شرکت برق می‌تواند راهکار پرهزینه را انتخاب کند: نیروگاههای بیشتری ایجاد کند تا قادر به برآمدن از تقاضای برق در زمان‌های پیک باشد. 

ولی سرمایه احداث یک نیروگاه برق بسیار بالاست. هزینه ای که برای تامین آن مجبور به کاهش بودجه بخش‌های دیگری مثل آموزش، سلامت، عمران و …. است.

راهکار دیگر این مساله مثل بانک، در دست مصرف‌کنندگان است.

مصرف‌کنندگان در صورتی که بخشی از مصارف غیرضرور خود را به ساعاتی غیر از ساعات پیک منتقل کنند، هم مجبور به تحمل خاموشی‌های اجباری در شبکه برق نخواهند شد و هم با کاهش پیک مصرف در ساعات اوج مصرف، نیاز به ایجاد نیروگاههای جدید کاهش می‌یابد. 

 

پیک برق چه ساعتی است؟

حتی افرادی که مفهوم پیک برق را می‌دانند، به خوبی از ساعات پیک مصرف مطلع نیستند.

در آخرین فایلی که مربوط به برنامه زمانبندی احتمالی خاموشی در شهر تهران، پیک مصرف برق در تابستان ۹۷ را بین ساعات ۱۲ تا ۱۷ و ۱۹ تا ۲۳ اعلام شده‌است.

به شخصه و با وجود فعالیت در این زمینه، از قرارگیری ساعات ۱۲ تا ۱۷ در ساعات پیک مصرف مطلع نبودم.

چطور باید از مردم عادی انتظار داشته‌باشیم که بدون اطلاع از این موضوع، مصرف خود را مدیریت کنند.

این موضوع شبیه حکایت کسی است که بدون بازکردن حساب در بانک، هر شب آرزو می‌کند در قرعه‌کشی بانک برنده شود.

انتظار مدیریت مصرف از مردم بدون ایجاد آگاهی کافی، مصداق همین آرزوی برنده شدن در بانک بدون افتتاح حساب است. 

حتی خیلی‌ها از تغییر ساعات پیک در فصل پاییز و زمستان به ۱۸ تا ۲۲ هم مطلع نیستند. 

ای کاش برچسب‌های کوچکی به اندازه یک سکه ۵۰۰ تومانی از طرف مدیران شبکه برق چاپ شود و در اختیار مردم قرار گیرد تا بر روی دستگاه‌های پرمصرفشان مثل جاروبرقی، اتو، کنترل کولر و نزدیک کلیدهای برق روشنایی بچسبانند تا هم ابزاری برای اطلاع‌رسانی دقیق ساعات پیک مصرف برق باشد و هم در هر لحظه ضرورت آن را یادآوری کند.

ساعات پیک برق تابستان 97


برای مسئولان 

چرا درک مفهوم پیک برق اهمیت دارد؟

این سوال، سوالی است که باید متولیان امر در سازمان‌ها و شرکت‌های مرتبط با بحث مدیریت تولید و توزیع برق از خود بپرسند.

انسان‌ها دوست ندارند کسی به آنها دستور دهد.

وقتی یک مصرف‌کننده مفهوم پیک برق را نداند و دولت هر روز به او بگوید که باید مصرفش را به ساعات دیگری منتقل کند، او احساس می‌کند که دولت به او دستور می‌دهد.
مخصوصا وقتی که تبعیت نکردن از این دستور، با تنبیه همراه باشد ( جریمه ساعات پیک بار )

وقتی پای دستور در میان باشد، افراد هزینه تبعیت و عدم‌تبعیت را با میزان مجازات یا تنبیه می‌سنجند. 

به شخصه چندین بار جریمه ساعات پیک بار را در قبض برق بررسی کردم و متوجه شدم این هزینه، هزینه ای نیست که قادر به اصلاح رفتار منِ مصرف‌کننده باشد. گویا یارانه‌ای که برای هزینه برق پرداخت می‌شود، شامل جریمه الگوی مصرف نادرست هم می‌شود. 

در نتیجه تا زمانی که مصرف‌کننده این پیام را به شکل دستوری تعبیر کند، تمایلی به تغییر رفتار خود نخواهد داشت. حسی که تنها از درک ناکافی مفهومی‌ ساده مثل پیک برق حاصل می‌شود.

ولی اگر همین مصرف‌کننده این مفهوم را به خوبی درک کند، تبعات مصرف نادرست خود را بهتر درک می‌کند.
می‌فهمد که الگوی نادرست مصرف او به معنی بی‌برقی همسایگان، فامیلها، هم شهری‌ها و هم‌وطنان اوست.
می‌فهمد که الگوی نادرست یعنی هزینه‌شدن بخشی از سرمایه‌های کشور در جایی که با اصلاح الگو مصرف می‌شد از آنها جلوگیری کرد.  

وقتی یک شهروند این مفهوم را به خوبی درک کند، این بار انتخاب می‌کند که مصرف خود را مدیریت کند.

این انتخاب پاداشی از جنس حمایت از دولت، کشور، هموطن، دوست و فامیل و آشنا و خواهد داشت. 

به همین دلیل است که می‌بینیم افرادی که الگوی مصرف درستی دارند، در تکرار و ترویج آن، اصرار می‌ورزند.

مصرف بهینه و مناسب برق برای آنها، صرفا یک عادت یا رفتار ساده نیست. رفتاری است که احساس رضایت زیادی در آنها ایجاد می‌کند و به همین دلیل در تکرار و ترویج آن از وقت و انرژی و ترجیحات خود هزینه می‌کنند.

وظیفه دولت چیست؟

برنامه‌های زیادی برای ترغیب مصرف‌کننده به مصرف درست ساخته می‌شود.
معمولا این برنامه‌ها بسیار طولانی‌اند و عبارات و اصطلاحات تخصصی زیادی در آنها به کار می‌رود. 

این برنامه‌ها برای مردم جذاب نیستند. 

دولت و متولیان امر مدیریت برق بایستی با استفاده از توان متخصصان، این مفهوم را در قالبی ساده و مختصر، مکررا به گوش و چشم مصرف کنندگان برسانند. 

تهیه پیام به شکلی که همه فهم، مختصر و تاثیرگذار باشد، به هیچ وجه امری ساده نیست و باید آن را به دست افراد کاربلد و متخصص سپرد.

متخصصانی که راه تاثیرگذاری بر مردم و ایجاد پیامی گیرا و همه‌فهم را خوب بشناسند.

دیدگاه‌ها

  1. حامد دلیجه

    بسیار آموزنده بود. چون مفاهیم فنی را به زبان قابل فهم برای همه نوشته بودید.

    من موافقم قطعی ساعتی برق به شکل چرخشی هستم. چون باعث میشه اینجوری وقتی که وصل هست قدرش را بیشتر بدانیم.
    نویسنده ای که ۵ روز یکبار می نویسد بیشتر قدرش دانسته می شود تا نویسنده ای که هر روز می نویسد.

    راستی بیت کوین باطری می باشد! بدون هزینه الکتریسیته را ذخیره می کند. درسته ژول را ذخیره نکرده اما همان ارزش را دارا می باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *