یک آجر به تنهایی ارزش زیادی ندارد.
یک آجر زمانی ارزش بیشتری پیدا میکند که با قرار گرفتن در کنار دیگر آجرها، تشکیل بنای بزرگتری را بدهد.
چرخههای یادگیری، آجرهای ما در یادگیری هستند.
این چرخهها هم وقتی ارزشمندتر میشوند که در کنار هم، قامت بزرگتری را شکل دهند.
حال وقت آن رسیده که ببینیم بنای آموختههایمان چگونه با آجرهای یادگیری، ساخته میشوند.
ایجاد ارتباط، راز تشکیل سازههای یادگیری
اولین اصل در تشکیل این سازهها، ایجاد ارتباط بین چرخههای یادگیری است.
بدون ایجاد چنین ارتباطی، هر یک از چرخهها به صورت مجزا و منفرد در گوشهای از ذهن ما ذخیره خواهند شد.
اگر ذهن قصد ساخت بنای جدیدی را داشته باشد، بایستی به طریقی ارتباطی بین این چرخههای مجزا ایجاد کند.
پس برای پاسخ به سوال اصلی درباره چگونگی ساخت سازههای یادگیری، باید به سوال دیگری پاسخ دهیم: ارتباط بین چرخههای یادگیری، چطور ایجاد میشود؟
تفسیر چرخه یادگیری در ذهن
یک چرخه یادگیری در ذهن در قالب زیر تفسیر میشود:
اگر اقدام …………….. در شرایط ……………. روی دهد، نتیجه ………… خواهد شد.
مثلا اگر اقدام X در شرایط A روی دهد، نتیجه Y خواهد شد.
ذهن ما تنها زمانی قادر به استفاده مستقیم از این آموخته است که در شرایط کاملا یکسان با شرایط A قرار بگیرد.
در چنین شرایطی اگر اقدام X را انتخاب کند، با قطعیت ۱۰۰ درصد قادر به پیشبینی نتیجه آن، یعنی Y خواهد بود.
در صورتی که شرایط کمی از شرایط چرخه ما فاصله بگیرد و یا اقدام متفاوتی انتخاب شود، ذهن قادر به پیشبینی نتیجه نخواهد بود.
یعنی اگر ذهن ما ۱۰۰۰ چرخه یادگیری را ذخیره کرده باشد، تنها به تعداد همین چرخهها قدرت پاسخگویی دارد. در حالی که ما انتظار داریم یادگیریهایمان، ما را برای رویارویی با شرایط جدید و ناآشنا آماده کنند.
مثل اینکه ما تنها قادر به محاسبه جمع اعدادی باشیم که قبلا یکبار آنها را انجام داده و نتیجه اش را حفظ کردهایم.
در حالی که انتظار داریم بعد از کمی تمرین، قادر به محاسبه مجموع اعدادی باشیم که تاکنون انجام ندادهایم.
ذهن در رویارویی با شرایط جدید چه میکند؟
فرض کنید ذهن ما ۱۰۰۰ چرخه یادگیری را در خود ذخیره کردهاست.
حال در شرایطی قرار گرفتهایم که از ذهن انتظار میرود برای موقعیت جدیدی که تا به حال تجربهاش را نداشته، پاسخ مناسبی ارائه دهد.
در این شرایط ذهن با در نظر گرفتن این شرایط، با مراجعه به مخزن ذهن، چرخههای مشابه این وضعیت را فراخوانی میکند.
ممکن است ۵ چرخه مشابه پس از این جستجو، فراخوانی شوند.
ذهن پس از بررسی و تحلیل شرایط و میزان مشابهت هر یک از این چرخهها با شرایط جدید، پاسخی برای شرایط جدید ارائه میدهد.
فرآیند ارائه پاسخ به شرایط جدید جزئیات فراوانی دارد که فعلا از توضیح آن خودداری میکنم. ( در آینده بارها به این بخش و چگونگی انتخاب بهترین چرخه برخواهیم گشت)
فعلا تنها یک مرحله از این فرآیند برای ما اهمیت دارد:
مرحله فراخوانی چرخههای مشابه و تحلیل آنها برای ارائه پاسخ به شرایط جدید.
فراخوانی چرخهها، مثل قرار دادن آجرها درکنار هم است و مرحله تحلیل، بین چرخههای یادگیری منفرد ارتباط برقرار میکند.
هر وقت تعدادی از چرخههای یادگیری ذهن ما به دلیلی فراخوانی شوند و مورد تحلیل و بررسی قرار بگیرند، ارتباطی بین این چرخهها ایجاد خواهدشد.
ارتباطی که، اولین قدم در ساخت سازههای یادگیری در ذهن ماست.
خلاصه آنچه گفته شد:
■ چرخههای یادگیری به خودی خود ارزش زیادی ندارند.
■ چرخههای یادگیری وقتی ارزشمند هستند که با قرار گرفتن در کنار هم تشکیل سازههای بزرگتری از یادگیری را در ذهن ما بدهند.
■ برای تشکیل سازههای یادگیری، لازم است بین این چرخهها ارتباط برقرار کنیم.
■ این ارتباط هم از فراخوانی و تحلیل چرخههای یادگیری منفرد حاصل میشود.
در مطلب بعد، به شرح اهمیت ایجاد این سازهها و اهمیت ایجاد ارتباط بین چرخههای یادگیریِ منفرد خواهیم پرداخت. همراه باشید.